هوش مصنوعی: این شعر در مدح و ستایش یک حاکم یا پادشاه است که به عنوان نماد اقبال و سعادت توصیف شده است. شاعر بر این باور است که هر چه این حاکم بخواهد و بگوید، محقق می‌شود زیرا فکر او ترجمان اقبال است. همچنین، شاعر به مناسبت‌های مختلف مانند نماز، روزه، و شادی‌های زندگی اشاره می‌کند و همه را به اقبال و سعادت مرتبط می‌دانند.
رده سنی: 16+ این شعر به دلیل استفاده از زبان و مفاهیم پیچیده‌ی ادبیات کلاسیک فارسی و همچنین مضامین مذهبی و عرفانی، برای مخاطبان با سطح درک و دانش زبانی بالاتر مناسب است. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مفاهیم ارتباط برقرار کنند.

شمارهٔ ۱۷

خدایگان جهان شهریار روی زمین
تویی که ذات تو تنها نشان اقبال است

هر آنچه خواهی و گویی تو را جز آن نبود
از آنک فکرت تو ترجمان اقبال است

چو عالمی به نماز و به روزه می خواهند
بقای ذات کریمت که کان اقبال است

اگر چه روزه در آمد به رغم اعدا نیک
طرب گزین که تنت در ضمان اقبال است

کنون که طبع هوا چون دم عدوی تو شد
به دولت تو که شادی جان اقبال است

گذشت وقت تماشای بوستان و کنون
زمین مجلس تو بوستان اقبال است

به خرمی و سعادت نشاط می کردی
که نوش بادت و این هم نشان اقبال است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.