هوش مصنوعی: این شعر در ستایش شخصی به نام رضی‌الدین سروده شده است که دارای فضل و هنر فراوان است. شاعر از همت بلند و حزمت او یاد می‌کند و خود را در مقابل او کوچک می‌شمرد. او از تلاش‌های بی‌ثمر خود و امیدواری‌هایش به لطف رضی‌الدین سخن می‌گوید، اما در نهایت به دعا و آرزوی خیر برای او بسنده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۷

سپهر فضل و جهان هنر رضی الدین
تویی که همت تو هست با فلک همزاد

تو آنکسی که ببیند طلیعه حزمت
کمین آتش موهوم در دل پولاد

به خدمت تو درین چند روز بیتی ده
نوشته بودم و احوال خویش داده به یاد

مگر به چشم رضا ننگرید رای رفیع
که هیچ گونه به تشریف من مثال نداد

ولیکن از راه انصاف دور نتوان بود
درین معامله الحق مرا خطا افتاد

بضاعتی نبود شعر خاصه گقته من
که پیش چون تو بزرگی توان به تحفه نهاد

کسی که قطره شبنم به پیش ابر برد
چو خاک باشد بنیاد سعی او بر باد

تو را که چشمه آب حیات در دهن است
کجا به جرعه نقش سراب گردی شاد

گهی که گیسوی خود را گره زند رضوان
سزد که یاد نیارد ز طره شمشاد

ولیکن از سر تصدیق وعده کرمت
سزد که جان خراب مرا کند آباد

به صد شکم امل من شده ست آبستن
ز وعده تو ندانم که تا چه خواهد زاد

چو گفتم آن گره بسته زود بگشاید
گره به صد شد و یک جو از آن گره نگشاد

تو کار من ز کرم گر بسازی و گرنه
همیشه پیش تو اسباب عیش ساخته باد

به دست من نبود جز دعا که می گویم
به غیبت و به حضورت که ایزدت بدهاد

هزار بنده همه سر و قد و سیمین بر
که تا یگان و دوگان در طرب کنی آزاد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.