۲۸۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۳

سر اکابر آفاق شمس دولت و دین
تویی که قدرت تو کوه را کمر گیرد

سپاه حادثه را خوف تو به زخم سنان
چو بخت دشمنت از خواب بی خبر گیرد

فلک بسان همایی ست پرگشاده مقیم
برانک بیضه ملکت به زیر پر گیرد

ز لفظ بنده به سمع خدایگان برسان
چنانک لفظ تو باشد مگر که درگیرد

که گر تو دست کرم بر سرم نخواهی داشت
سپهر سرزده زودم ز دست بر گیرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.