هوش مصنوعی: این متن یک شعر ستایش‌آمیز است که در آن شاعر به مدح و ستایش یک حاکم یا شخصیت بزرگ می‌پردازد. او از عدالت، بزرگی، و تأثیرات مثبت این شخصیت بر جهان سخن می‌گوید و امیدوار است که روزگار تحت حکومت او به رونق و شکوفایی برسد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق و استعاری است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک و اصطلاحات شعری دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عدالت و حکومت ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۴۵

پناه ملت و راعی خلق نصرة دین
تویی که چرخ به نام تو نامدار شود

بنای شرع به سعی تو مرتفع گردد
اساس عدل به ملک تو استوار شود

چو در شب حدثان صبح دولتت بدمید
چه جای صبح؟که خورشید شرمسار شود

تو از بزرگی جایی رسیده ای امروز
که آسمان ز قبولت بزرگوار شود

چه وهمها که درو بسته بود مهر و سپهر
که دولت تو بر اطراف کامکار شود

امید آن بود اکنون زمانه را از تو
که نظم رونق عالم یکی هزار شود

ز فیض نعمت تو ابر درفشان گردد
ز نشر مدحت تو خاک مشکبار شود

کسی که مدح تو گوید به جای آن باشد
که پیش همت او کاینات خوار شود

اگر قبول نکردم عطات معذورم
که پیش رای تو این نکته آشکار شود

که ابر قطره به دریا از آن فرستد باز
که تا به وقت دگر در شاهوار شود

بیاب کام دل از روزگار چندانی
که روزگار تو تاریخ روزگار شود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.