هوش مصنوعی: این متن یک سروده عرفانی و اخلاقی است که در آن شاعر به تواضع، بندگی و نیک‌خواهی خود اشاره می‌کند. او خود را گدای سخن می‌داند و از خداوند می‌خواهد که عدالتش سیاهی‌های وجودش را زایل کند. شاعر با بیان احساسات عمیق خود، از گناهانش طلب بخشش می‌کند و بر بی‌گناهی خود در پیشگاه خداوند تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و شناختی دارد.

شمارهٔ ۸۶

خدایگانا معلوم رای روشن توست
خلوص بندگی و شرط نیک خواهی من

نه آن کسم که مرا آن محل و مرتبه هست
که کار ملک نکو نگردد از تباهی من

من آن گدای سخن پیشه ام که وقت مدیح
زنند خوش سخنان لاف پادشاهی من

به جان مدح توام زنده و ز روی قیاس
سجلّ مدح تو را در خورد گواهی من

چو شب سیاهم ز اندوه و چشم می دارم
که صبح عدل تو زایل کند سیاهی من

روا مدار که عاجز شوند ماهی و مرغ
بر اشک گرم و دم سرد صبحگاهی من

دهان به روزه و لب بر ثنای تو مپسند
ز دیده تر شده رخسارهای کاهی من

مرا بخوان و گناهی مدان که معلومست
همه جهان را احوال بی گناهی من
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.