۳۱۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۹

ای گسسته قلاده پروین
زهره از بهر عقد بازوی تو

به نعیم وجود پر کرده
هفت کشور شکم به پهلوی تو

نیست در نه خزانه افلاک
کسوتی کان رسد به زانوی تو

دی مگر اندکی تغیر داشت
رای صافی و روی نیکوی تو

خسرو اختران ندا می کرد
کای من و شش وشاق هندوی تو

کو عروسان خلد تا بینند
گره زلف خود در ابروی تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.