هوش مصنوعی: شاعر از رنج‌های بی‌پایان و بی‌عدالتی‌های روزگار شکایت می‌کند و بیان می‌کند که با وجود his efforts, his praises have gone unnoticed. او از بی‌توجهی و بی‌وفایی دیگران ناراحت است و احساس می‌کند که تلاش‌هایش بی‌ثمر مانده‌اند. در پایان، او اشاره می‌کند که برخی اعمال ناگهانی می‌توانند آبروی صدساله را نابود کنند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و تمثیل‌های به‌کار رفته (مانند موسی و گوساله) ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۹۴

صفی دین پس ازین زخمهای بی شفقت
ز دست چرخ هنوزم نمی رسد ناله

بجز شماتت و یأسم نداد وعده تو
از آن سپس که دو ماهش گذشت از هاله

جواهری که ز مدح تو نظم می کردم
سخات در دل من سرد کرد چون ژاله

چه سودم از ید بیضا چو تو نمی دانی
بیان و حجت موسی ز بانگ گوساله

یکی ازین حرکتها بود که ناگاهی
فرو برد به زمین نام و ننگ صد ساله
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.