هوش مصنوعی: این متن شعری است که از بی‌توجهی و ستم به دیگران، به ویژه نیازمندان، انتقاد می‌کند. شاعر از نادیده گرفتن درد دیگران، بی‌تأثیری دعا در شرایط سخت، و کم‌رنگی ارتباطات عاطفی در جهان شکایت دارد. همچنین، به زیبایی طبیعت و ارزش عشق اشاره می‌کند و تأکید دارد که نباید گوهرهای ارزشمند را به آسانی از دست داد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی، اجتماعی و اخلاقی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژگان و مفاهیم به کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۵

چو نمی‌کنی نگاهی به ستم مران خدا را
نکنی اگر نوازش مشکن دل گدا را

همه حیرتم که هرگز چو نبوده آشنایی
به جهان که گفته چند این سخنان آشنا را

چو شدی تمام خواهش چه زنی در اجابت؟
به دم فسرده هرگز نبود اثر دعا را

شده قاصد آنچنان کم به میان دوست‌داران
که ز مصر سوی کنعان نفتد گذر صبا را

نفسی ز من نگشتی دل نازک تو غافل
به تو گر خدای دادی دل مهربان ما را

ز طراوت جمالت به هزار دیده مرغان
نکنند فرق از هم به چمن گل و گیا را

غم عشق را به صد جان چو کنند بیع قدسی
ندهی ز دست ارزان گهر گران‌بها را
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.