هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و دلدادگی خود می‌گوید و بیان می‌کند که عشق او فراتر از مرزهای مذهبی و عقلی است. او خود را نه پیرو کعبه می‌داند و نه دیر، بلکه عشق را راهنمای خود می‌داند. شاعر تأکید می‌کند که عشق او به بت‌ها و زیبایی‌های دنیوی است و خرد را در برابر عشق ناتوان می‌بیند.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی در این شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بالاتری دارد و ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به مسائل مذهبی و فلسفی ممکن است برای سنین پایین‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۶۷

عافیت سینه‌خراش جگر ریش من است
نیک‌خواهم بود آن‌کس که بداندیش من است

نه ره کعبه بریدم نه در دیر زدم
مرغ نگذشته ازین راه که در پیش من است

نیستم نیست به ارباب تعلق ز جنون
هرکه بیگانه شود از دو جهان خویش من است

رو به سوی حرم و سجده به خاک در بت
در کفم سبحه ولی دین بتان کیش من است

شیوه‌هایی‌ست بتان را که برهمن داند
نمک حسن تو مخصوص دل ریش من است

بر بد کس نرود خامه نیک‌اندیشم
آنچه هرگز نخلد در جگری نیش من است

قدسی از عقل‌زدن لاف چه بی‌توفیقی‌ست
عشق همراه و خرد مصلحت‌اندیش من است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.