هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره تنهایی، ناامیدی و بی‌پاسخ ماندن دردها و رنج‌هایش است. او از بی‌توجهی زمانه، ناشنیده ماندن فریادهایش و تلاش بی‌ثمر برای یافتن آرامش سخن می‌گوید. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند عشق، مستی و رنج‌های عاطفی دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات شعر مانند مستی و رنج‌های عاطفی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۵۶

جوش می‌ام چو خم به خروش آشنا نکرد
صد شیشه‌ام چو توبه شکست و صدا نکرد

خونگرمی زمانه ز من دست برنداشت
از رنگ و بو چو برگ گلم تا جدا نکرد

خرسند از آشنایی ضعفم که هیچ‌گاه
گوش مرا به ناله من آشنا نکرد

مخمور اگر فتد به قدح، عیب او مکن
نرگس مگر به دیده تو چشم وا نکرد؟

چون غنچه سر به جیب و گریبان پر از مژه
نظّاره در لباس، کسی همچو ما نکرد

دستم پیاله‌گیرتر از شاخ نرگس است
درد خمار را به ازین کس دوا نکرد

بر گوش کس نخورد فغانم ز بی‌کسی
تا بر نخورد همنفسی، نی صدا نکرد

تنها، برابر همه خونابه می‌خورد
چون داغ لاله در دل پیمانه جا نکرد؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.