هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه و شور و شوق بی‌حد و مرز عشق می‌پردازد. شاعر از تجربه‌ای عاشقانه صحبت می‌کند که پیش از این هرگز به چنین شدتی وجود نداشته است. او عقل را کنار می‌زند و به عشق اجازه می‌دهد تا بر زندگی‌اش حاکم شود. همچنین، شعر به قدیمی بودن مفهوم عشق اشاره دارد و اینکه عشق حتی پیش از ظهور نمادهای مذهبی مانند سبحه و زنار وجود داشته است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و تاریخی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۷۹

هرگزم دیده چنین مایل دیدار نبود
شوق تا بود، به این گرمی بازار نبود

بود بسیارم ازین پیش ضرورت، اما
هرگزم عشق چو این مرتبه در کار نبود

برو ای عقل و مشو مانع رسوایی من
عشق کی بود که افسانه بازار نبود؟

عشقم آورد درین دایره روزی که هنوز
بر زبان‌ها سخن از نقطه و پرگار نبود

شوقم آن روز کهن بود که در کعبه و دیر
هیچ‌کس را خبر از سبحه و زنار نبود

از ازل گرد هوس بر دل قدسی ننشست
هرگز این آینه سیلی‌خور زنگار نبود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.