هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و شوق شدید خود سخن می‌گوید و از درد و رنجی که متحمل شده است. او از اشک‌های خونین و غم‌هایش می‌گوید و اشاره‌ای به تأثیر نگاه معشوق دارد. در نهایت، شاعر از بی‌خبری رفیقش از حال او شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و احساسات عمیق، مناسب‌تر برای سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۱۸۰

نام تو بردم آتش شوقم به جان فتاد
باز این نهفتنی سخنم بر زبان فتاد

طفلی بود که خون دلم خورده جای شیر
هر قطره اشک کز مژه خون‌فشان فتاد

غوغای رستخیز برآمد ز هر طرف
چشمت مگر به نیم‌نگه در زمان فتاد؟

در دیده‌ام خیال تو هرچند سیر کرد
هرجا نظر فکند بر آب روان فتاد

آگه ز حال غرقه به خونان نه‌ای، ای رفیق
کشتی ز موج‌خیز غمت بر کران فتاد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.