هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق نافرجام و دردهای آن سخن میگوید. شاعر از ناکامیهای خود در عشق و تأثیرات عمیق آن بر روح و روانش مینالد. او از جذابیتهای معشوق و ناتوانی خود در رسیدن به او سخن میگوید و این احساسات را با تصاویر زیبا و استعارههای غنی بیان میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
شمارهٔ ۱۸۵
تا عشق مرا بر سر بازار نیاورد
حسن از نگه گرم، خریدار نیاورد
پهلو به صبا میزند این حرف که گویم
با شانه، که از زلف تو یک تار نیاورد
در خواب، سر زلف تو بسیار گرفتم
جز خواب پریشان ثمری بار نیاورد
داغم که چرا جاذبه ناله بلبل
گل را به چمن از سر بازار نیاورد
از نرگس جادوگر او تا به مسیحا
صدبار خبر برد که یکبار نیاورد
قدسی نکنی شکوه ز سودای محبت
تسبیح که برد از تو که زنار نیارود؟
حسن از نگه گرم، خریدار نیاورد
پهلو به صبا میزند این حرف که گویم
با شانه، که از زلف تو یک تار نیاورد
در خواب، سر زلف تو بسیار گرفتم
جز خواب پریشان ثمری بار نیاورد
داغم که چرا جاذبه ناله بلبل
گل را به چمن از سر بازار نیاورد
از نرگس جادوگر او تا به مسیحا
صدبار خبر برد که یکبار نیاورد
قدسی نکنی شکوه ز سودای محبت
تسبیح که برد از تو که زنار نیارود؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.