هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه، با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به توصیف عشق و اشتیاق شاعر به معشوق میپردازد. شاعر از زلف سنبلگونه، قامت سروی، و کعبهی دلهای عاشق سخن میگوید و درد فراق و جنون عشق را به تصویر میکشد. همچنین، اشکهای شاعر و شبهای بیقراری او نیز در این شعر نمود دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعارهها و مفاهیم عمیق در شعر نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۰۵
سنبل زلف تو خط بر سنبل تر میکشد
سرو قدت حلقه در گوش صنوبر میکشد
کعبه دردیکشان باشد مقامی کز شرف
بهر تعمیرش، خم می خشت بر سر میکشد
کم مبادا از سر ما سایه داغ جنون
کی سر شوریدهحالان ننگ افسر میکشد؟
شرمسار دیدهام شبها که از پهلوی او
آسمان از دامنم تا روز اختر میکشد
بار دیگر سوی دل بین تا شود کارش تمام
نیمبسمل انتظار زخم دیگر میکشد
من که در بزم تو راهم نیست بیهوشم چنین
حال دل چون است کز دست تو ساغر میکشد
بستر راحت نمیدانم که از گردون که خواست؟
اینقدر دانم که شب تا روز اخگر میکشد
سربلندی میکند اشکم به یاد قامتت
خویش را شبها ازان بر چشم اختر میکشد
سرو قدت حلقه در گوش صنوبر میکشد
کعبه دردیکشان باشد مقامی کز شرف
بهر تعمیرش، خم می خشت بر سر میکشد
کم مبادا از سر ما سایه داغ جنون
کی سر شوریدهحالان ننگ افسر میکشد؟
شرمسار دیدهام شبها که از پهلوی او
آسمان از دامنم تا روز اختر میکشد
بار دیگر سوی دل بین تا شود کارش تمام
نیمبسمل انتظار زخم دیگر میکشد
من که در بزم تو راهم نیست بیهوشم چنین
حال دل چون است کز دست تو ساغر میکشد
بستر راحت نمیدانم که از گردون که خواست؟
اینقدر دانم که شب تا روز اخگر میکشد
سربلندی میکند اشکم به یاد قامتت
خویش را شبها ازان بر چشم اختر میکشد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.