هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که به زیباییهای عشق و رنجهای ناشی از آن میپردازد. شاعر از حیرت عشق، تیرهای دلآزرده، حسرت دیدار و طعنههای عشق بتان سخن میگوید. همچنین، اشارهای به داستان شیخ صنعان و عشق او به ترسا دارد و از غمزههای زیبا و آفتابگونه سخن میراند. در پایان، از بیتوجهی به بیمار عاشق گلایه میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند داستان شیخ صنعان و ترسا نیاز به پیشزمینه فرهنگی و ادبی دارد.
شمارهٔ ۲۲۸
نوک مژگان چه حیرت گر ز دلها بگذرد؟
دل چه باشد تیر عشق از سنگ خارا بگذرد
خنجر ناز تو در دل حسرت دیدار را
خون کند، تا بر لبم حرف تمنا بگذرد
چند بر ما طعنه عشق بتان ای شیخ شهر
شیخ صنعان را بگو کز عشق ترسا بگذرد
دورباش غمزه را نازم، کزان کو آفتاب
دیده را بر پشت پا دوزد چو زانجا بگذرد
دیدن قدسی چنین بیمار و ناپرسیدنش
از تو این بد مینماید ورنه بر ما بگذرد
دل چه باشد تیر عشق از سنگ خارا بگذرد
خنجر ناز تو در دل حسرت دیدار را
خون کند، تا بر لبم حرف تمنا بگذرد
چند بر ما طعنه عشق بتان ای شیخ شهر
شیخ صنعان را بگو کز عشق ترسا بگذرد
دورباش غمزه را نازم، کزان کو آفتاب
دیده را بر پشت پا دوزد چو زانجا بگذرد
دیدن قدسی چنین بیمار و ناپرسیدنش
از تو این بد مینماید ورنه بر ما بگذرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.