هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق و دردهای درونی شاعر است که با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند افغان عالم، طوفان، پروانه و چراغ، باران، و سیل اشک، به توصیف حالت‌های عاطفی خود می‌پردازد. شاعر از غم و اندوه خود سخن می‌گوید و تأثیر آن را بر جهان اطرافش نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۲۳۳

گر گشایم لب دمی، عالم پر افغان می‌شود
گر کنم دور آستین از دیده، طوفان می‌شود

پنبه برخواهم گرفت از داغهای خویشتن
مژده ده پروانه را کامشب چراغان می‌شود

تا مباد از پیش من بر هم خورد بازار ابر
گریه کمتر می‌کنم روزی که باران می‌شود

تا به کام دل درم من هم گریبانی چو شمع
تا به عطف دامن از چشمم گریبان می‌شود

چون زلیخا قدر یوسف را چه می‌داند کسی
گر خریدار او نباشد مصر کنعان می‌شود

سیل اشکم خشت دیگر بر زمین افکند، ازان
هر خراب، آباد و هر آباد، ویران می‌شود

صد دل آشفته قدسی می‌خورد بر یکدگر
تا به امداد صبا، زلفی پریشان می‌شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.