هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، بیانگر درد و رنج عاشق در فراق معشوق است. شاعر از می و لب معشوق سخن می‌گوید و از ناکامی‌های خود در عشق شکوه می‌کند. او از بی‌توجهی معشوق و تلاش بی‌ثمر خود برای جلب توجه او می‌نالد و در نهایت، خود را با مجنون مقایسه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از واژگان و مفاهیم مانند می‌نوشی و رسوایی ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۶۰

میگساران را لبت یاد از می گلگون دهد
بی لب لعلت، می گلرنگ طعم خون دهد

نقد دل آورده‌ام، بنما جمال خویش را
تا نبیند دلربایی چون تو، کس دل چون دهد؟

دیده گردد خشک، اگر بر داغ دل مرهم نهم
چشمه را چون لای گیرد، نم کجا بیرون دهد؟

طالع عاشق ندارد یک دعای مستجاب
چند ورد صبحگاهم زحمت گردون دهد؟

از شکاف سینه دل را می‌کنم از خون تهی
صبر آنم کو، که دل از دیده خون بیرون کند؟

از وصال خود مکن منعم، چه کم خواهد شدن
تشنه‌ای را گردم آبی کس از جیحون دهد؟

همچو قدسی شهره‌ام در عشق لیلی‌طلعتان
شهرت من یاد از رسوایی مجنون دهد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.