هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق و رنج‌های ناشی از آن می‌پردازد. شاعر از پریشانی عشاق، گریه‌های بی‌پایان، و طوفان‌های عاطفی سخن می‌گوید. همچنین، به ناامیدی، حرمان، و حیرت انسان در برابر عشق اشاره می‌کند و در پایان، از نیاز به رهایی از وادی عقل و تسلیم شدن به احساسات می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مضامین مانند حرمان و رنج عشقی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۷۵

عشاق چه جمعند؟ پریشان شده‌ای چند
با خود ز جنون دست و گریبان شده‌ای چند

مرغان چمن، چاشنی گریه ندانند
خو کرده ز گل با لب خندان شده‌ای چند

دانی چه بود دیده این گریه‌پرستان؟
گرداب صفت مرکز طوفان شده‌ای چند

چون صبح نخندند چرا بر دل صد چاک؟
خرسند به یک جاک گریبان شده‌ای چند

یک ناله ز ضعف از دل احباب نخیزد
حاصل چه بود از ده ویران شده‌ای چند؟

بردار ز رخ پرده، که مشتاق جمالند
چون آینه در روی تو حیران شده‌ای چند

در حیرتم از آتش دوزخ که چه خواهد
از سوخته آتش حرمان شده‌ای چند

وقت است که از وادی عقلم برهانند
از شهر تسلی به بیابان شده‌ای چند

ابنای زمان، نقش صنم خانه چین‌اند
دل برکن ازین صورت بی‌جان شده‌ای چند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.