هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناامیدی و تنهایی خود می‌گوید. او احساس می‌کند که هیچ کس درد و رنج او را درک نمی‌کند و حتی طبیعت نیز با وجود زیبایی‌هایش، آرامش را به او هدیه نمی‌دهد. عشق، میوه‌ی باغ دل اوست، اما کسی به آن دسترسی ندارد. او در جستجوی محبت است، اما کسی به سراغش نمی‌آید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاطفی و استفاده از استعاره‌های پیچیده، درک این شعر را برای کودکان دشوار می‌سازد. این متن更适合 افرادی که تجربه‌ی عاطفی بیشتری دارند و می‌توانند با احساسات پیچیده‌ی شاعر ارتباط برقرار کنند.

شمارهٔ ۲۸۰

آسیب واعظان به ایاغم نمی‌رسد
از باد، آفتی به چراغم نمی‌رسد

از بس که باز می‌کنم از کار دل گره
ناخن به تازه‌کردن داغم نمی‌رسد

گلشن پر از گل است، ولیکن ز هیچ گل
بوی محبتی به دماغم نمی‌رسد

عشق است نخل میوه باغ دلم، ازان
دست کسی به میوه باغم نمی‌رسد

قدسی ز خیل گمشدگان محبتم
از جستجو کسی به سراغم نمی‌رسد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.