هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، غزلی عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد فراق، عشق و نیاز به معشوق سخن می‌گوید. او از کینه‌های زمانه، فتنه‌های جهان و ناله‌های سوزناک خود می‌گوید، اما در نهایت، عشق و وصال را آرزو می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به زیبایی و ناز معشوق و تأثیر آن بر روح شاعر دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک عمیق این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات و مفاهیم شعری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۲۸۳

ای دست تو به کینه ز دوران درازتر
چشمت ز حادثات جهان فتنه‌سازتر

چندان که آن صنم گره از زلف باز کرد
در وصف خویش کرد زبانم درازتر

شاید که دود از دل گردون برآورد
کو ناله‌ای ز ناله من جهان‌گدازتر

ناز تو می‌کشد به نیازم، وگرنه نیست
آزاده‌ای ز من به جهان بی‌نیازتر

شام فراق اگرچه مرا دیده باز بود
صبح وصال بودم ازان دیده بازتر

چون عشق، خواند گرچه مرا خانه زاد، حسن
پرورده است لیک ز خویشم بنازتر

قدسی به گرد مرکز انصاف گشته‌ام
از خال او ندیده دلم، دلنوازتر
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.