هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر عشق عمیق و بیقراری شاعر به معشوق است. شاعر تأکید میکند که هیچچیز در جهان به پای معشوق نمیرسد و عشق به او تنها تسلیبخش دلهای بیقرار است. همچنین، اشارهای به مفاهیم عرفانی مانند تجلی و عیسی دارد که بر جنبههای معنوی شعر میافزاید.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۲۹۱
در کوی تو فردوس تمنی نکند کس
با نور رخت، یاد تجلی نکند کس
هرجا رسم، اظهار کنم بیکسی خویش
کز کشتنم اندیشه دعوی نکند کس
بی دولت دیدار تو آرام محال است
گر دل به خیال تو تسلی نکند کس
صحت بر ما خستهدلان راه ندارد
اینجا هوس شربت عیسی نکند کس
نظاره غم از دل بیدرد چه جویی
بینش طمع از دیده اعمی نکند کس
با نور رخت، یاد تجلی نکند کس
هرجا رسم، اظهار کنم بیکسی خویش
کز کشتنم اندیشه دعوی نکند کس
بی دولت دیدار تو آرام محال است
گر دل به خیال تو تسلی نکند کس
صحت بر ما خستهدلان راه ندارد
اینجا هوس شربت عیسی نکند کس
نظاره غم از دل بیدرد چه جویی
بینش طمع از دیده اعمی نکند کس
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.