هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلبستگی شدید به معشوق سخن میگوید. او با نگاهی به خود، هیچچیز جز معشوق در وجودش نمییابد و حتی از خود به خاطر غیرت عشق بیزار است. شاعر از این که نتوانسته به اندازهی کافی به معشوق نزدیک شود، ابراز ناراحتی میکند و در نهایت، از این که در آخرین نگاه، تمام آرزوهایش را در معشوق یافته، به خود میبالد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند غیرت عشقی و خودانتقادی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۰۷
دیدم به چشم آینه بسیار سوی خویش
خالی نیافتم ز تو یک تار موی خویش
با خویش هم ز غیرت عشق تو دشمنم
در عاشقی نمیرود آبم به جوی خویش
خود را اگر به دوست نکردم غلط، چرا
در پیرهن چو غنچه ببالم به بوی خویش؟
نازم به چشم خود، که چو دیدار واپسین
در یک نظر نهفته همه آرزوی خویش
خالی نیافتم ز تو یک تار موی خویش
با خویش هم ز غیرت عشق تو دشمنم
در عاشقی نمیرود آبم به جوی خویش
خود را اگر به دوست نکردم غلط، چرا
در پیرهن چو غنچه ببالم به بوی خویش؟
نازم به چشم خود، که چو دیدار واپسین
در یک نظر نهفته همه آرزوی خویش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.