۲۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۵۴

داغ سودایم، به سوی سینه‌ریشان می‌روم
درد عشقم، رو به دلهای پریشان می‌روم

رام عشقم، کی ز زیر تیغ قاتل می‌جهم؟
زخم جویم، سوی زهرآلوده‌نیشان می‌روم

می‌گریزم پا تهی، از صحبت آسودگان
درد و غم هرجا که باشد، رو به ایشان می‌روم

بانگ استغفار بر لب، دل به ساغر می‌دهم
سبحه بر کف، جانب زنارکیشان می‌روم

بر میان زنار دارم، گرچه نامم قدسی است
خویش پاکان و برهمن سوی خویشان می‌روم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.