هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او از دیدن معشوق چنان به وجد می‌آید که خانه چشمش از روی معشوق ویران می‌شود. شاعر از شهیدانی سخن می‌گوید که بر خاک درگاه معشوق جان باخته‌اند و از آستان او مژه می‌روید. او میل دل را به سوی می و ساغر عشرت می‌کشد و هر کسی که از پیمانه چشم خونابه ننوشیده باشد، نمی‌تواند این حال را درک کند. شاعر در نهایت اعلام می‌کند که برای تماشای جمال معشوق جایی ندارد و دلش از گوشه خانه چشم فروگیرتر است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده، فهم شعر را برای مخاطبان با سنین بالاتر مناسب‌تر می‌کند.

شمارهٔ ۳۶۵

چون به سوی تو گشایم در کاشانه چشم
خانه چین شود از روی توام خانه چشم

بس که بر خاک درت چشم شهیدان شد فرش
ز آستانت مژه روید چو در خانه چشم

میل دل سوی می و ساغر عشرت کشدش
هرکه خونابه نپیموده ز پیمانه چشم

به تماشای جمال تو مرا جایی نیست
دل فروگیرتر از گوشه کاشانه چشم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.