هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد عشق و حسرت سخن می‌گوید. شاعر از سوزش دل و رنج‌های عاشقانه می‌نویسد و احساس تنهایی و غم خود را بیان می‌کند. او از نگاه مردم و قضاوت‌هایشان نیز هراس دارد و سعی می‌کند درد خود را پنهان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای شعری ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۶۶

قسمت نگر که نوشم، می از ایاغ مردم
سوزد به مجلس ما، شبها چراغ مردم

دانسته تا دلم را، سوزد به داغ حسرت
هر لحظه آید از من پرسد سراغ مردم

چون گل نمانده بر تن، از داغ جای داغم
سوزد مگر ازین پس، عشقم به داغ مردم

در حفظ ناله کوشم، تا دردسر نبینند
بر خود جفا پسندم، بهر فراغ مردم

از دیده‌ها عجب نیست، دزدند اگر ز دل خون
چینند کودکان گل، پنهان ز باغ مردم

هرجا دلی فروزد، بر حال ما بسوزد
گردد ز شیشه ما، پر می ایاغ مردم

هرچند مست عشقی، قدسی چنان نرقصی
کز باد آستینت، میرد چراغ مردم
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.