هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و غم معشوق می‌نالد و احساسات عمیق خود را با تصاویر شاعرانه مانند خون چکیدن از دیده، غنچه باغ، پروانه و چراغ بیان می‌کند. او از تأثیر عمیق عشق بر روح و جسم خود سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که این درد پایان یابد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۳۷۹

خون می‌چکد از دیده ز نظاره داغم
تا خون نشود، وا نشود غنچه باغم

پیدا نبود دل ز هجوم غم معشوق
پنهان شده از کثرت پروانه، چراغم

گر بر لبم انگشت زنی، جوش زند خون
کان غمزه ز خون کرد لبالب چو ایاغم

چون زنده کند صور سرافیل دلم را؟
گر بوی تو در حشر ندارد به دماغم

چون سبزه، ز گل تا به ابد خضر بروید
هرجا که نهد پا غم عشقت به سراغم

الماس چو تبخاله برآید ز لب مست
گر بر دهن شیشه نهی پنبه داغم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.