هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که در آن شاعر از عشق، فراق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از دیدن معشوق، اندوه دوری و اشتیاق وصال می‌نالد و از سوختن در آتش عشق و تبدیل شدن به خاکستر یاد می‌کند. تصاویری مانند اشک، داغ، شعله و خاکستر به‌کار رفته‌اند تا احساسات عمیق و دردناک شاعر را بیان کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ای است که با احساسات شدید و گاهی دردناک همراه است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. این محتوا بیشتر مناسب نوجوانان و بزرگسالانی است که توانایی درک مفاهیم عمیق عاطفی و ادبی را دارند.

شمارهٔ ۳۷۸

کی به غیر از دیدنش اندیشه دیگر کنم
چون نظر هرجا شوم گم، سر ز مژگان بر کنم

حال دل خاطرنشان او کنم روز وصال
گر دهد نظاره‌ام فرصت که چشمی تر کنم

چون خیال عافیت بندم، بسوزم خویش را
تا چو اخگر داغ را مرهم ز خاکستر کنم

شعله را گر سر فرود آید به جسم زار من
می‌توانم زین کف خاشاک، دودی بر کنم

از خیال غمزه‌ات، چون غنچه بر اوراق دل
روز و شب مشق خراش سینه با نشتر کنم

خوشدلم از ناامیدی، ورنه از تاثیر عشق
{بیاض} تر کنم

سوختم قدسی و اشکم ماند برجا، تا به کی
این کف خون را نثار مشت خاکستر کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.