۲۵۴ بار خوانده شده
در غمت با گریه شام و سحر خو کردهام
روز و شب چون ابر با مژگان تر خو کردهام
گل نمیخواهم، پر است از پاره دل دامنم
می نمینوشم، به خوناب جگر خو کردهام
روز و شب دارم هوای لعل آن شیرین پسر
طوطیام، نبود عجب گر با شکر خو کردهام
کس نیارد بر سر من آن ستماندیش را
همچو قدسی با دعای بیاثر خو کردهام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
روز و شب چون ابر با مژگان تر خو کردهام
گل نمیخواهم، پر است از پاره دل دامنم
می نمینوشم، به خوناب جگر خو کردهام
روز و شب دارم هوای لعل آن شیرین پسر
طوطیام، نبود عجب گر با شکر خو کردهام
کس نیارد بر سر من آن ستماندیش را
همچو قدسی با دعای بیاثر خو کردهام
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.