هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و هجران میگوید و بیان میکند که هرگز به وصل معشوق نرسیده است. او از رشک غیر، نالههای بلبل، و دردهای عاشقانه سخن میگوید و تأکید میکند که با وجود همه این رنجها، هرگز تقاضای وصل نکرده است. شاعر از عجز و شرمندگی در برابر خصم خود میگوید و اشاره میکند که درد خود را حتی به مسیحا نیز اظهار نکرده است. در نهایت، او با وجود حاجتهای برآوردهنشده، خود را خوشحال از هر آنچه نخواسته است میداند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و هجران برای سنین پایینتر مناسب نیست.
شمارهٔ ۳۸۴
هرگز به بزم وصل، شبی جا نکردهام
کز رشک غیر، هجر تمنا نکردهام
از ناله بستهام لب بلبل به نالهای
گر غنچه را ز دل گرهی وا نکردهام
تمکین نگر، که سلسلهجنبان وصل را
با این هجوم شوق، تقاضا نکردهام
تن در دهم به عجز، مبادا ز خصم خویش
شرمندگی کشم که مدارا نکردهام
شب نگذراندهام که ز سیلاب چشم خویش
چون موج، جلوه بر سر دریا نکردهام
بیماریام کشیده به مرگ و ز رشک عشق
اظهار درد خود به مسیحا نکردهام
یک پیک حاجتم چو به منزل نمیرسد
خوش خاطرم ز هرچه تمنا نکردهام
کز رشک غیر، هجر تمنا نکردهام
از ناله بستهام لب بلبل به نالهای
گر غنچه را ز دل گرهی وا نکردهام
تمکین نگر، که سلسلهجنبان وصل را
با این هجوم شوق، تقاضا نکردهام
تن در دهم به عجز، مبادا ز خصم خویش
شرمندگی کشم که مدارا نکردهام
شب نگذراندهام که ز سیلاب چشم خویش
چون موج، جلوه بر سر دریا نکردهام
بیماریام کشیده به مرگ و ز رشک عشق
اظهار درد خود به مسیحا نکردهام
یک پیک حاجتم چو به منزل نمیرسد
خوش خاطرم ز هرچه تمنا نکردهام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.