هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد و غم ناشی از دوری معشوق می‌گوید و اشاره می‌کند که چشمش نه از درد و گریه، بلکه از غبار دوری رنگ باخته است. همچنین، او بیان می‌کند که هر آینه‌ای که پرستاری نداشته باشد، غبار یا زنگ می‌گیرد، که می‌تواند نمادی از تنهایی و فراموشی باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۴۵۶

بی روی تو زد غبار در چشمم چنگ
چشمم نه ز درد و گریه برکرد این رنگ

هر آینه‌ای را که پرستارش نیست
آن آینه را غبار گیرد یا زنگ
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب: رباعی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.