۲۹۶ بار خوانده شده

مناجات شمارهٔ ۱۳۸

الهی تا بنده را خواندی بنده در میان مردم تنهاست و تا گفتی بیا هفت اندام او شنواست از آدمی چه آید قدر او پیداست کیسه تهی و باد پیماست، این کار پیش از آدم و حواست، و عطا بیش از خوف و رجاست اما آدمی بسبب دیدن مبتلاست، به ناز کسی است که از سبب دیدن رهاست و با خود به جفاست.

ای دوست بجملگی تو را گشتم من
حقا که دراین سخن نه ذوق است و نه فن

گر تو ز خودی خود برون جستی پاک
شاید صنما بجای تو هستم من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:مناجات شمارهٔ ۱۳۷
گوهر بعدی:مناجات شمارهٔ ۱۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.