هوش مصنوعی:
متن بالا یک دعا و مناجات عرفانی است که در آن گوینده از خداوند طلب بخشش و لطف میکند. او به آلودگیهای اخلاقی، درماندگی، غرور و حبس نفس اشاره میکند و از خدا میخواهد که با کرم و احسانش او را بازخوانی و بازگرداند. در بخش دوم، گوینده به وابستگی کامل دل، تن، عقل و جان به خداوند اشاره میکند و بیان میدارد که هیچچیز بدون او ارزشی ندارد.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آنها نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان ادبی و استعارههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
مناجات شمارهٔ ۱۶۲
الهی از کَرَم تو همین چشم داریم و از لطف تو همین گوش داریم. بیامُرز ما را که بس آلوده ایم به کردار خویش. بس درمانده ایم به وقت خویش، بس مغروریم به پندار خویش، بس محبوسیم در سرای خویش. باز خوان ما را به کَرم خویش، بازده ما را به احسان خویش.
دل کیست که گوهری فشاند بی تو
یا تن که بود که ملک راند بی تو
واله که خود راه ندارد بی تو
جان زهره ندارد که بماند بی تو
دل کیست که گوهری فشاند بی تو
یا تن که بود که ملک راند بی تو
واله که خود راه ندارد بی تو
جان زهره ندارد که بماند بی تو
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:مناجات شمارهٔ ۱۶۱
گوهر بعدی:مناجات شمارهٔ ۱۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.