هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد فراق و عشق سخن میگوید. او از باد میخواهد که طره معشوق را تکان دهد تا دل دیوانهاش آرام گیرد. شاعر از اشکهایش میگوید که مانند سیل خانهاش را میبرد و از معشوق میخواهد که با حضور خود، کلبه ویرانهاش را آباد کند. همچنین، او از شب و خواب خوش صبح و نعرههای مستانهاش یاد میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۵
از باد مکش طره جانانه ما را
زنجیر مجنبان دل دیوانه ما را
آن شمه چگل گو که برقص آرد و پرواز
این سوخته دلهای چو پروانه ما را
کردند زبان آنکه به صد گنج فریدون
کردند بها گوهر یکدانه ما را
دیدند سرشکم همه همسایه و گفتند
این سیل عجب گر نبرد خانه ما را
دل گر چه خرابست ز غم چون تو درائی
آباد کنی کلبه ویرانه ما را
خواب خوش صبحت برد از دیده مخمور
شب گر شنوی نعره مستانه ما را
خواهد گله ها کرد کمال امشب از آن زلف
شبهای چنین گوش کن افسانه ما را
زنجیر مجنبان دل دیوانه ما را
آن شمه چگل گو که برقص آرد و پرواز
این سوخته دلهای چو پروانه ما را
کردند زبان آنکه به صد گنج فریدون
کردند بها گوهر یکدانه ما را
دیدند سرشکم همه همسایه و گفتند
این سیل عجب گر نبرد خانه ما را
دل گر چه خرابست ز غم چون تو درائی
آباد کنی کلبه ویرانه ما را
خواب خوش صبحت برد از دیده مخمور
شب گر شنوی نعره مستانه ما را
خواهد گله ها کرد کمال امشب از آن زلف
شبهای چنین گوش کن افسانه ما را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.