هوش مصنوعی: این شعر از درد عشق و فراق سخن می‌گوید. شاعر از رنج دوری معشوق و ابتلای دل به غم و جفا شکایت می‌کند. او از اسارت در کوی معشوق و رنج‌های ناشی از این عشق ناگوار می‌نالد و در نهایت، به امید رهایی از طریق دعا و نیاز اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی کلاسیک ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

شمارهٔ ۸

ای زغمت دل به جفا مبتلا
بی تو به صد گونه بلا مبتلا

ساکن کوی تو به چنگ رقیب
چون به سگ خانه گدا مبتلا

همچو دل خون شده از دست تست
با رخ ما آن کف پا مبتلا

با تو چه گویم که چها میکشد
دایم از آن زلف دو تا مبتلا

غصه خط یا غم خالت خورم
بین که شد این دل به چها مبتلا

کرد در آیینه نظر حسن تو
دید به خود نیز ترا مبتلا

هجر بسر شد به نیاز کمال
یافت رهایی به دعا مبتلا
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.