هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و ارادت به معشوق یا پیر خود سخن میگوید. او بیان میکند که دلش جایگاه مهر است و رازهایش نزد معشوق آشکار است. شاعر از فداکاری و ایثار خود میگوید و آرزوی وصال معشوق را دارد. همچنین، او از ناتوانی خود در برابر جمال معشوق سخن میگوید و از او طلب یاری میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی پیچیده، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۴۷
ما را به عشق می کند ارشاد پیر ما
داند که زاهدی نبود دلپذیر ما
دل جای مهر تست چه پنهان کنیم راز
چون روشن است پیش تو ما فی الضمیر ما
جان میدهیم تحفه به باد و نمی برد
خجلت برد مگر ز متاع حقیر ما
در حسن و حسن عهد نیابیم سالها
هم ما نظیر آن به و هم او نظیر ما
گفتم فرست ناوکی از کیش خویش گفت
نرسم که باز چشم بدوزی به تیر ما
تاراج عمر سهل بود گر کنی به وصل
مسکین نوازی دل و جان اسیر ما
دست کمال گیر که بی تو ز پا فتاد
کی رحمت نو در دو جهان دستگیر ما
داند که زاهدی نبود دلپذیر ما
دل جای مهر تست چه پنهان کنیم راز
چون روشن است پیش تو ما فی الضمیر ما
جان میدهیم تحفه به باد و نمی برد
خجلت برد مگر ز متاع حقیر ما
در حسن و حسن عهد نیابیم سالها
هم ما نظیر آن به و هم او نظیر ما
گفتم فرست ناوکی از کیش خویش گفت
نرسم که باز چشم بدوزی به تیر ما
تاراج عمر سهل بود گر کنی به وصل
مسکین نوازی دل و جان اسیر ما
دست کمال گیر که بی تو ز پا فتاد
کی رحمت نو در دو جهان دستگیر ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.