هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق، می‌نوشی، و رهایی از قید و بندهای دنیوی سخن می‌گوید. او خواهان آزادی و وصال با معشوق است و از تظاهر به تقوا و دوری از لذات زندگی بیزار است. شعر حالتی عرفانی دارد و از مفاهیمی مانند می‌نوشی، عشق، و رهایی از تعلقات دنیوی استفاده می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و اشاره به می‌گساری است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نباشد. همچنین، درک عمیق این شعر نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۴۸

مست عشقم ز خرابات میارید مرا
تا ابد بر در میخانه گذارید مرا

باده ی پاک روان پیش من آرید دمی
آخر از پاکروان چند شمارید مرا

من که امروز ز تسبیح به استغفارم
پیش در صومعه مهجور مدارید مرا

دلم از زلف بتان سلسله دارد بر پای
تا که از حلقه ی رندان به در آرید مرا

ز آبرو دست توان شستن و از نی نتوان
مگر آن روز که با خاک سپارید مرا

دیشب از میکده سرمست به دوشم بردند
اگر چنین هم به در دوست بدارید مرا

گر حریفانه باید به سر وقت کمال
شکر ناب میارید می آرید مرا
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.