هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد عشق و محبت سخن می‌گوید و به بیان احساسات خود نسبت به معشوق می‌پردازد. او از بوسه بر پای سگ کوی معشوق سخن می‌گوید تا نشان دهد چقدر عاشق است. همچنین، شاعر از غم و مسکینی خود می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. در پایان، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند و خود را در سایه‌ای از غربت می‌بیند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'بوسه بر پای سگ کوی تو' ممکن است نیاز به توضیح و تفسیر داشته باشد.

شمارهٔ ۵۵

حال درد خود محب هرگز نگوید با طبیب
سخت بیدردی بود نالیدن از درد حبیب

بوسه بر پای سگ کوی تو خواهم زد شبی
تا بشویم لب که بوسیدم به آن دست رقیب

ای که خواهی دادبخش غم به مسکینان خویش
چون منت مسکین ترم اول به من در آن نصیب

گفته بودی بر دلت خواهم زدن نیر دگر
بارب این دولت چه خوش بودی که بودی عنقریب

پیرهن شد چاک بر تن گلرخان باغ را
بس که از زلف تو پر کردند دامن ها ز طیب

سایه ای از ما غریبان ای عجب حیف آبدت
سروی و از سرو کوته همتی باشد غریب

بر سر آنی از هم آوازان به خوش گوئی کمال
گربر و جان در سر سروی کنی چون عندلیب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.