۲۷۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۰

عنبرست آن دام دل با مشک ناب
باز سنبل پر گل سوری نقاب

باز شعر سبز بر به سایبان
با حریر ست آن به گرد آفتاب

درج یاقوت است با آب حیات
با نهان در لعل میگون در ناب

هر دم از لعل لب جان پرورت
می رود سرچشمه ی حیوان در آب

دارم از چشمت عجایب حالتی
من خراب مست و او مست خراب

دل ندارد بی لب لعلت طرب
بی نمک ذوقی نمی یابد کباب

طوطی طبع کمال از ذوق تو
می فشاند در سخن در خوشاب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.