هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به توصیف عشق و زیبایی معشوق میپردازد. شاعر از رخسار معشوق به عنوان آفتاب، از زلفش به عنوان شب، و از دیدارش به عنوان جانافزایی یاد میکند. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند نماز و محراب دارد و از پروانه و چراغ به عنوان نمادهای عشق و ایثار یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۶۲
مطلع انوار حسن است آن رخ چون آفتاب
مطلعی گفتم بدین خوبی که می گوید جواب
باتو چون زلفت چه خوش باشد شب آوردن به روز
کاشکی این دولت بیدار میدیدم به خواب
گو دل ریشم بجوئید آن در چشم از راه لطف
زانکه بر مستان بسی حق نمک دارد کباب
در میان دیده و دیدار جان افزای دوست
چند مانع میشوی بارب برافتی ای نقاب
چشمم ار خاک درت جوید فکن در دامنش
مردمان گویند نیکونی کن و افکن در آب
ای امام آن ابروان گر در نماز آری به چشم
بعد ازین محراب را چون چشم او بینی به خواب
گفتمش در عشق رویت فتونی دارد کمال
قصه پروانه فردا باز پرسند از چراغ
در چکان بعنی جوایی گونه بر وجه عتاب
گفت نی ای روشنی والله اعلم بالصواب
مطلعی گفتم بدین خوبی که می گوید جواب
باتو چون زلفت چه خوش باشد شب آوردن به روز
کاشکی این دولت بیدار میدیدم به خواب
گو دل ریشم بجوئید آن در چشم از راه لطف
زانکه بر مستان بسی حق نمک دارد کباب
در میان دیده و دیدار جان افزای دوست
چند مانع میشوی بارب برافتی ای نقاب
چشمم ار خاک درت جوید فکن در دامنش
مردمان گویند نیکونی کن و افکن در آب
ای امام آن ابروان گر در نماز آری به چشم
بعد ازین محراب را چون چشم او بینی به خواب
گفتمش در عشق رویت فتونی دارد کمال
قصه پروانه فردا باز پرسند از چراغ
در چکان بعنی جوایی گونه بر وجه عتاب
گفت نی ای روشنی والله اعلم بالصواب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.