هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و محرومیت از معشوق میگوید. او از نگاه نکردن معشوق، زخمهای روحی، محرومیت از مرهم درمان، و رقابت با دیگران در عشق شکایت دارد. شعر با تصاویر زیبا و استعارههای غنی، احساسات عمیق شاعر را بیان میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
شمارهٔ ۷۳
آن نور دیده یک نظر از من دریغ داشت
تیری ز غمزه بر جگر از من دریغ داشت
میشد نکو به زخم دگر زخم سینه ام
دردا که مرهم دگر از من دریغ داشت
او دانه درست و منش مشتری دریغ کرد
کان در رقیب بد گهر از من دریغ داشت
روشن نگشت شانه چشمم به صد چراغ
تا خاک کوی و کرد در از من دریغ داشت
از خاک پاش بود خیر باد صبح را
سردی نگر که این خبر از من دریغ داشت
وصل خود ار چه داشت ز کم طالبان دریغ
طالع نگر که بیشتر از من دریغ داشت
نام کمال طوطی شیرین سخن نهاد
وین طرفه کان دو لب شکر از من دریغ داشت
تیری ز غمزه بر جگر از من دریغ داشت
میشد نکو به زخم دگر زخم سینه ام
دردا که مرهم دگر از من دریغ داشت
او دانه درست و منش مشتری دریغ کرد
کان در رقیب بد گهر از من دریغ داشت
روشن نگشت شانه چشمم به صد چراغ
تا خاک کوی و کرد در از من دریغ داشت
از خاک پاش بود خیر باد صبح را
سردی نگر که این خبر از من دریغ داشت
وصل خود ار چه داشت ز کم طالبان دریغ
طالع نگر که بیشتر از من دریغ داشت
نام کمال طوطی شیرین سخن نهاد
وین طرفه کان دو لب شکر از من دریغ داشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.