هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق خود به معشوق میگوید و توصیف میکند که چگونه وجود معشوق بر تمام عناصر اطرافش تأثیر گذاشته است. او از خیال معشوق، زیباییهایش مانند رخساره، موی زلف، و لبهایش سخن میگوید و احساسات خود را با تصاویر شاعرانه مانند مهتاب، خون جگر، و می ناب بیان میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان شاعرانه ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.
شمارهٔ ۸۰
امشب ز خیالش سر ما خواب دگر داشت
وز عارض او چشم ترم آب دگر داشت
رخسارة ساقی و لب جام و رخ شمع
هریک از فروغ رخ او تاب دگر داشت
مهتاب شد از روزنه و تیره نشد چشم
کین خانه ازو پرتو مهتاب دگر داشت
هرجا دل سودا زدهای بود کشان کرد
زلفش که به هر سلسله قلاب دگر داشت
در حسرت عناب لب او دل رنجور
از خون جگر شربت عناب دگر داشت
تا به این گربه بدان گوش رسانند
بر هر مژه چشمم در سیراب دگر داشت
دوشینه کمال از می میخانه ننوشید
کز شوق لبش ذوق می ناب دگر داشت
وز عارض او چشم ترم آب دگر داشت
رخسارة ساقی و لب جام و رخ شمع
هریک از فروغ رخ او تاب دگر داشت
مهتاب شد از روزنه و تیره نشد چشم
کین خانه ازو پرتو مهتاب دگر داشت
هرجا دل سودا زدهای بود کشان کرد
زلفش که به هر سلسله قلاب دگر داشت
در حسرت عناب لب او دل رنجور
از خون جگر شربت عناب دگر داشت
تا به این گربه بدان گوش رسانند
بر هر مژه چشمم در سیراب دگر داشت
دوشینه کمال از می میخانه ننوشید
کز شوق لبش ذوق می ناب دگر داشت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.