هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از دلبستگی و عشق به معشوق سخن میگوید. او بیان میکند که دلش اسیر خانهزاد معشوق است و حتی با وجود درد و رنج، عشق به معشوق او را شاد نگه میدارد. همچنین، شاعر به بیاعتباری رقیبان و وعدههای بیپایهی معشوق اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارههای بهکار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارند.
شمارهٔ ۱۰۳
به کویت دل غلام خانه زادست
چو سر بر در نهد مقبل نهادست
رقیب آزادگان را معتقد نیست
که نادرویش اندک اعتقادست
زند لافی به آن رخ ماه شب گرد
نداند کز پیاده رخ زیادست
گر از روی زمین روید غم و درد
دل عاشق به روی دوست شادست
نه تنها دل در آن کویست مسکین
که هرجا هست مسکین نامرادست
فراموشت کنم گفتی بزودی
مرا از دیر باز این نکته بادست
کمال از وعده وصلت بتر سوخت
که جانش آتش و عهد تو بادست
چو سر بر در نهد مقبل نهادست
رقیب آزادگان را معتقد نیست
که نادرویش اندک اعتقادست
زند لافی به آن رخ ماه شب گرد
نداند کز پیاده رخ زیادست
گر از روی زمین روید غم و درد
دل عاشق به روی دوست شادست
نه تنها دل در آن کویست مسکین
که هرجا هست مسکین نامرادست
فراموشت کنم گفتی بزودی
مرا از دیر باز این نکته بادست
کمال از وعده وصلت بتر سوخت
که جانش آتش و عهد تو بادست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.