هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و محبت ناکام خود سخن می‌گوید و از این که معشوق از او دریغ‌ورزی کرده است، شکایت دارد. او از نرسیدن به وصال معشوق و محرومیت از لذت‌های عاشقانه مانند بوسه و نزدیکی گلایه می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۷۵

ساقی لب تو این کرم از من دریغ داشت
میها که داشت یک دو دم از من دریغ داشت

بنمود صد گرم به حریفان هزار حیف
بوسی دو نیز بر قدم از من دریغ داشت

دی گفتمش بگز لب خود را به من بده بر
آن نقل هم ز خویش و هم از من دریغ داشت

من مورم و نگین جم آن لب غریب نیست
گر خانم و نگین جم از من دریغ داشت

پشت دلم چو طاق دو ابروش خم گرفت
زین غم که زلف خم به خم از من دریغ داشت

ای نامه بر بیار تو باری سلام خشک
گر بار رشحه قلم از من دریغ داشت

بر در خواست تا شنود آه کس کمال
بانگ کبوتر حرم از من دریغ داشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.