هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به موضوع عشق به معشوق (حبیب) و پذیرش دردهای عشق می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که وجود معشوق باعث بی‌اهمیت شدن رقیبان و دردها می‌شود و عشق را تنها راه حل مشکلات می‌داند. همچنین، او به طبیعت و نمادهای آن مانند درخت و بلبل اشاره می‌کند تا زیبایی و جاودانگی عشق را نشان دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و نمادین موجود در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۱۴

گر جانب محب نظری با حبیب هست
غم نیست گر هزار هزارش رقیب هست

با کس مگو که چاره کنند درد عشق را
ای خواجه گر طبیب نباشد حبیب هست

سر در مکش ز ناله ما ای درخت ناز
هرجا که هست شاخ گلی عندلیب هست

گوشی که شد به حلقه عشق بنان گران
نشنیده ام که قابل پند ادیب هست

گر شحنه می برد سر واعظ به تیغ کند
کار شمشیر زنگ خورده بدست خطیب هست

در خورد گوش بار بدست من غریب
گر نیست گوهری سخنان غریب هست

از جام وصل هم رسدت قطرة کمال
کز جرعه خاک را همه وقتی نصیب هست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.