هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و پر از تصاویر شاعرانه، احساسات عمیق عاشقانه و ستایش معشوق را بیان میکند. شاعر از زیباییهای معشوق، مانند زلفهای سیاه، لبهای شیرین و جمال او سخن میگوید و از عشق و اشتیاق خود مینالد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک کامل دارد.
شمارهٔ ۲۳۸
اب تو نقل حیاتم به کام جان انداخت
به خنده نمکین شور در جهان انداخت
گرفت روی زمین را به غمزهای آنگاه
کمند زلف سوی ماه آسمان انداخت
چو دل برفت در آن زلف، غمزه زد تیرش
ز ساحریست به شب تیر پر نشان انداخت
به پسته دهنت جز سخن نمی گنجد
شکر به مغلطه خود را در آن میان انداخت
و چرا ز خوان جمالت نصیب من نرسید
خط تو کاین همه سبزی بروی خوان انداخت
بوقت بوس برد خجلت از گرانی خوبش
سری که سابه بر آن خاک آستان انداخت
کمال بر قدمت سر چگونه اندازد
ز دور هم نظری چون نمی توان انداخت
به خنده نمکین شور در جهان انداخت
گرفت روی زمین را به غمزهای آنگاه
کمند زلف سوی ماه آسمان انداخت
چو دل برفت در آن زلف، غمزه زد تیرش
ز ساحریست به شب تیر پر نشان انداخت
به پسته دهنت جز سخن نمی گنجد
شکر به مغلطه خود را در آن میان انداخت
و چرا ز خوان جمالت نصیب من نرسید
خط تو کاین همه سبزی بروی خوان انداخت
بوقت بوس برد خجلت از گرانی خوبش
سری که سابه بر آن خاک آستان انداخت
کمال بر قدمت سر چگونه اندازد
ز دور هم نظری چون نمی توان انداخت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.