هوش مصنوعی:
این متن به موضوعاتی مانند عشق، رنج، عرفان و زهد میپردازد. شاعر بیان میکند که بدون درد و رنج، ادعای عاشقی بیمعناست و تنها کسانی که بیدار و آگاهند، حقیقت را درک میکنند. همچنین، انتقادی به دنیاطلبی و دوری از معنویت دارد و بر اهمیت عشق حقیقی و فداکاری تأکید میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی موجود در متن برای درک و تجزیهوتحلیل، به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و اجتماعی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۲۵۶
مرد بی درد مرد این ره نیست
غافل از ذوق درد آگه نیست
بی رخ زرد و اشک سرخ بر رو
دعوی عاشقی موجه نیست
روشن و خوش صباح زنده دلان
ا جز به بیداری سحرگه نیست
سالک باکرو نخوانندش
آنکه از م اسوی منزه نیست
آستین کوته است شیخ چه سود
چون از دنیاش دست کوته نیست
خواجه تا کی زند زهستی دم
که شود زیر خاک ناگه نیست
جان برین خاک ره فشاند کمال
گر زند لال عشق بیره نیست
غافل از ذوق درد آگه نیست
بی رخ زرد و اشک سرخ بر رو
دعوی عاشقی موجه نیست
روشن و خوش صباح زنده دلان
ا جز به بیداری سحرگه نیست
سالک باکرو نخوانندش
آنکه از م اسوی منزه نیست
آستین کوته است شیخ چه سود
چون از دنیاش دست کوته نیست
خواجه تا کی زند زهستی دم
که شود زیر خاک ناگه نیست
جان برین خاک ره فشاند کمال
گر زند لال عشق بیره نیست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.