هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و دل‌تنگی سخن می‌گوید. شاعر از روزهایی یاد می‌کند که معشوق به او توجه داشت، اما اکنون از او دور شده است. او از غم و حسرت دوری معشوق می‌نالد و به گذشته‌ای که در سایه زیبایی معشوق سپری می‌شد، اشاره می‌کند. همچنین، شاعر از آشفتگی و بیماری معشوق یاد می‌کند که نشان‌دهنده دغدغه‌های عاطفی اوست.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و غم‌انگیز است که درک آن به بلوغ عاطفی و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۰۵

آن بار که پیوسته به ما دل نگران بود
مشغول به ما بود و ملول از دگران بود

از ما برمید و دگرانش بر بودند
آری مگرش مصلحت وقت در آن بود

دیروز بر آن بود که بارم بنوازد
امروز بر آن نیست که دیروز بر آن بود

دوشش بگرفتم که برآرم بکنارش
دیدم که سرش با من دلخسته گران بود

آشفتگی زلفش و بیماری چشمش
گونی که از دود دل صاحب نظران بود

آن دور کجا رفت که در سایه حسنش
اوقات من خسته به خوبی گذاران بود

میرفت و کمال از پی او رفت دل از دست
با دیده غمدیده به حسرت نگران بود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.