هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، درباره عشق و دل‌باختگی است. شاعر از درد فراق و نگاه معشوق می‌گوید و تأثیر عمیق عشق را بر جان و دل توصیف می‌کند. عناصری مانند باد، زلف پریشان، چشم یار، و ماه به‌عنوان نمادهای عاشقانه به‌کار رفته‌اند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک ظرافت‌های ادبی و استعاره‌های به‌کار رفته در آن، به سطحی از بلوغ فکری و ادبی نیاز دارد.

شمارهٔ ۳۰۷

از باد سر زلفت یک روز پریشان شد
جان و سره مسکینان در پای تو ریزان شد

حال دل خود گفتم با چاره گر دردی
بیچاره به درد دل آهی زد و گریان شد

چشم که رسید آیا باز این دل خرم را
کز ناوک مژگانی آزرده پیکان شد

دل خواست شدن سوئی جان نیز روان با او
تا تو ز نظر رفتی هم این شد و هم آن شد

باشد همگی تاوان بر چشم من گریان
هر خانه که از باران در کوی تو ویران شد

آن مه که شبی دیدی در حسن تمام او را
از شرم جمال تو ماهیست که پنهان شد

می گفت کمال از می دارم هوس توبه
چون دید رخ ساقی از گفته پشیمان شد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.