هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به بیان احساسات شاعر نسبت به معشوق و جدایی از او میپردازد. شاعر از بادی که از سوی معشوق نمیوزد، گلهایی که بدون او بیرنگ هستند و اشکهایی که از فراق او جاری میشوند، سخن میگوید. همچنین، به مقایسهای بین زاهد و رند میپردازد و برتری عشق و مستی معنوی را بر ریاکاری زاهدانه نشان میدهد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عرفانی و عاشقانهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.
شمارهٔ ۳۲۶
بادی که نیست از سر کوی تو نیست باد
دور هست و نیست همره بوی نو نیست باد
تا هست در با اثر حسینی و نیست
باد آشفته سلاسل موی تو نیست باد
هر کس کهیافت بوی تو آنگه ز شوق آن
چون باد نیست در تک و پوی تو نیست باد
گو شو خراب خانه چشمم ز سیل اشک
چشمی که هست بر لب جوی تو نیست باد
رفتم به باغ بی تو و گفتم به باغبان
هر گل که هست بر لب جوی تو نیست باد
تو دیر ز میکده ای رند درد نوش
زاهد که سنگ زد به سبوی تو نیست باد
گر گوییم کمال ز من حاجتی بخواه
گویم رقیب از سر کوی تو نیست باد
دور هست و نیست همره بوی نو نیست باد
تا هست در با اثر حسینی و نیست
باد آشفته سلاسل موی تو نیست باد
هر کس کهیافت بوی تو آنگه ز شوق آن
چون باد نیست در تک و پوی تو نیست باد
گو شو خراب خانه چشمم ز سیل اشک
چشمی که هست بر لب جوی تو نیست باد
رفتم به باغ بی تو و گفتم به باغبان
هر گل که هست بر لب جوی تو نیست باد
تو دیر ز میکده ای رند درد نوش
زاهد که سنگ زد به سبوی تو نیست باد
گر گوییم کمال ز من حاجتی بخواه
گویم رقیب از سر کوی تو نیست باد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.