هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق غم و تنهایی شاعر در نبود معشوق است. او زندگی بدون یار را بی‌معنا می‌داند و آرامش را تنها در حضور معشوق می‌یابد. شاعر از بی‌قراری و اشتیاق خود می‌گوید و تأکید می‌کند که بدون معشوق، هیچ چیز ارزشی ندارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۵۰

بی تو مرا زندگی بکار نیاید
نعمت بی دوست خوشگوار نیابد

تاتو نیانی چو آرزو به کنارم
هیچ مرادیم در کنار نیابد

تا ندهی زلف بیقرار به دستم
خاطر من بر سر فرار نیابد

گرسگ خود خوانیم اهانت تست آن
ورنه مرا زین حدیث عار نیابد

چشم عیادت ازو کراست که گر نیز
خاک شوم بر سر مزار نیابد

کس نتواند گرفت آن رسن زلف
تا بسر خود به پای دار نیابد

نقد دو عالم بنه کمال که آنجا
جان گرانمایه در شمار نیابد
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.